رامبراند چگونه افکار و احساسات خود را با سلفپرترههایش بیان کرد؟
تعداد کمی از هنرمندان بزرگ میتوانند مانند رامبراند مجموعهکاری متنوع خود را بهرخ بکشند. رامبراند نهتنها برخی از پرترههای گروهی مهم عصر طلایی هلند مانند «گشت شبانه» و «کلاس تشریح دکتر نیکولاس تولپ» را خلق کرده؛ بلکه حدود ۸۰ خودنگاره در قالب نقاشی و چاپ فلزی از خود بهجای گذاشته است.
درحالیکه بسیاری از هنرمندان پیشین مانند آلبرشت دورر و لئوناردو داوینچی خودنگارههای بسیاری خلق کردهاند، رامبراند اولین کسی بود که از این فرم هنری به روشهایی فراتر از ثبت تشابه خود استفاده کرد. همچنین، او اولین کسی محسوب میشد که در زندگیاش چندین خودنگاره خلق کرد. او از چهرهاش برای خلق ترونیها و بررسی خود استفاده میکرد؛ درحالیکه از هنرمندی جوان و آیندهدار در ۲۰ سالگی به استاد باهوش ۶۳ ساله تبدیل میشد. گفتنی است ترونیها نقاشیهایی هستند که برای مطالعهی حالات چهره و افراد با لباسهای مختلف خلق میشوند.
برخی از معاصران قرن هفدهم مانند پیتر پل روبنس نیز در طول زندگیشان چندین سلفپرتره خلق کردند؛ اما هیچکس در آن زمان نتوانست به تعداد خودنگارههای رامبراند نزدیک شود. بااینحال، هدف رامبراند از خلق این تعداد خودنگارهها چه بود؟ رامبراند علاوهبر خدمت به هدفی عملی (مانند ترونها)، از خودنگاره بهعنوان راهی برای بیان هویتش بهعنوان هنرمند استفاده کرد. درکل، این مجموعهی گسترده از خودنگارهها بهعنوان خودزندگینامه (اتوبیوگرافی) مصوّر از زندگی هنرمند یادشده عمل میکند. درادامه نگاهی به ۶ سلف پرتره رامبراند خواهیم انداخت.
سلفپرترهی خندهی رامبراند (۱۶۲۸)
این نقاشی رنگروغن روی مس در زمانی خلق شد که رامبراند (۱۶۰۶ تا ۱۶۶۹) حدود ۲۲ یا ۲۳ ساله بوده و یکی از اولین خودنگارهها و ترونیهای این هنرمند است. این خودنگاره او را در لحظهای از گیجی و سرخوشی بهتصویر میکشد؛ درحالیکه صورتش از خنده به عقب کج شده است.
سلفپرترهی چشمان باز (۱۶۳۰)
این چاپ فلزی یکی از پنج اثری است که مورخ هنر هلندی، ارنست ون دیوترینگ، آن را «مطالعه در حالات چهره» نامگذاری کرده است. این اثر بهدلیل سرعت ساخت و نبود جزئیات دقیق با ترونی تفاوت دارد. در این قطعه، رامبراند با چشمانی کاملا باز و متعجب و لبهای کمی بازشده مستقیما به بیننده خیره میشود.
سلفپرترهی در ۳۴ سالگی (۱۶۴۰)
سلفپرتره در ۳۴ سالگی این هنرمند را در لباسی مجلل از دههی ۱۵۰۰ بهتصویر میکشد. ژست رامبراند که یک دستش را روی تاقچه قرار داده، یادآور دو نقاشی رنسانس است: «پرترهی بالداساری کاستیلیونه» اثر رافائل و «مردی با آستین پنبهدوزیشده» اثر تیسین. در این اثر نیز، رامبراند مانند بسیاری از بومهای نقاشی دیگرش، با اعتمادبهنفس مختص به هنرمند و بدون خجالت به بیننده خیره میشود.
سلفپرترهی با برت و یقهی برگردان (۱۶۵۹)
در زمانی که این نقاشی خلق شد، رامبراند با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکرد. آثار این عوامل استرسزا را میتوان در فضای موقر پرتره و انتخاب تیرهی رنگها و بهویژه ابراز نگرانی در چهرهی رامبراند مشاهده کرد. در این خودنگاره نیز، او از ژست مشابهی با برخی از پرترههای قبلی خود استفاده میکند و باردیگر استادان رنسانس را یادآور میشود.
سلفپرترهی با دو دایره (۱۶۶۵ تا ۱۶۶۹)
با افزایش سن رامبراند، سلفپرترههای او ماهیت جدیتر و خودانعکاسی میگیرند. این نقاشی خاص به دلیل پسزمینهی غیرمعمول و چشمگیرش با دو دایره که معنایشان نامشخص است، از دیگر خودنگارههای اخیر او متمایز است. نظریهای دربارهی دایرههای کشیدهشده در این خودنگاره میگوید که آنها نمایشی از مهارت هنری رامبراند هستند؛ مانند داستان جوتو (جیوتو) که برای نشاندادن مهارتش به پاپ، دایرهای بینقص برایش میکشد. نظریهی دیگر اظهار میکند که دایرهها به قصد شباهت با نقشهی قدیمی جهان که در نقاشیهای هلندی همان دورهی زمانی رایج بوده، در نقاشی قرار داده شدهاند.
سلفپرترهی در ۶۳ سالگی (۱۶۶۹)
این نقاشی یکی از سه نقاشیای است که به سال درگذشت رامبراند مربوط میشود. سلفپرتره در ۶۳ سالگی هنرمند را با همان جاذبهای که در آخرین کارش انتظار میرود، با چهرهای عبوس، اما مطمئن و ضربات قلم موی آزاد بهتصویر میکشد. در اینجا، میتوانیم دستهای رامبراند را ببینیم که جلو بدنش بههم چسبیدهاند؛ حالتی که او اغلب از آن اجتناب میکرد؛ زیرا هنرمند برای گرفتن شباهت مدنظر از آینه استفاده میکرد.
امیدواریم از این بخش متفاوت شاتر که با هدف افزایش آگاهی هنری شما تهیه شده است، لذت برده باشید. شما کاربران زومیت تاکنون دربارهی خودنگارههای رامبراند مطالعه کرده بودید؟ اگر اطلاعات بیشتری در زمینهی ماهیت این سلفپرترهها دارید، میتوانید آن را با ما و سایر کاربران زومیت در میان بگذارید.