معرفی کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتماد‌به‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید»

یک‌شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۰
مطالعه 10 دقیقه
باتوجه‌به مطالب کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید»، برای شروع کارها انگیزه لازم نیست؛ بلکه باید کاری را آغاز کنیم که می‌دانیم برایمان دشوار خواهد بود و با شجاعتی هرروزه درگیر باشیم.
تبلیغات

کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید» نوشته‌ی مل رابینز نخستین‌بار سال ۲۰۱۷ منتشر شد. بلافاصله بعد از انتشار، این کتاب به فروش درخورتوجهی دست یافت و افراد زیادی این کتاب را به‌عنوان بهترین کتاب در حوزه‌ی موفقیت سال معرفی کردند و ویدئو‌ نویسنده‌ی این کتاب در اینترنت بیش از یک‌میلیون بار دیده شده است. مل رابینز در ابتدای کتابش می‌نویسد:

در این کتاب شرح می‌دهم این قانون چیست و چگونه کار می‌کند و چگونه مردم در سرتاسر دنیا از آن برای متحول‌کردن زندگی‌شان در پنج ثانیه استفاده می‌کنند. تمامی رخداد‌های ذکرشده در کتاب واقعی هستند و هیچ‌یک از اسامی تغییر داده نشده‌اند؛ حتی پست‌های شبکه‌های اجتماعی که در این کتاب گنجانده شده است‌، همگی پست‌های واقعی هستند و بی‌صبرانه لحظه‌شماری می‌کنم تا این قانون را با شما به‌اشتراک بگذارم و شاهد شکستن قفل قدرت درونتان باشم.

معرفی کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید»

مل رابینز ابزار مفیدی در کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید» معرفی می­‌کند که در همه‌ی­ زمینه‌‌های زندگی کاربرد دارد. این کتاب در هر لحظه از زندگی روزمره، مواجهه با دشواری، قطعیت‌نداشتن و ترس، بهبود وضعیت سلامت، افزایش بهره­‌وری و مقابله با تأخیر­کاری می‌‌تواند مؤثر واقع شود. رابینز به شجاع‌شدن و بیرون‌رفتن از منطقه‌ی­ راحتی کمک می­‌کند و از همه مهم‌­تر، توضیح می‌دهد کنترل و ایجاد تغییر آسان است.

کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید» در یک پاراگراف، ابزار ساده‌ای است که اغلب بهانه‌گیری‌ها و سلاح‌های روان‌شناسانه‌ی مغزتان را برای انجام‌ندادن کارها خنثی می‌کند تا کمتر کارها را به‌تعویق بیندازید و شادتر زندگی کنید و به اهداف بیشتر و بیشتری دست پیدا کنید.

مل رابینز، نویسنده‌ی معروف و مطرح جهانی، روش شمردن خود را در این قانون یافته است. قبل‌از‌آن، رابینز هیچ‌کسی نبود: بیکار بود، مشکلات مالی عدیده‌ای داشت، در نوشیدن الکل زیاده‌روی می‌کرد و در زندگی شخصی به‌عنوان همسر و مادر، اصلا وضعیت مناسبی نداشت. شبی آگهی تبلیغاتی را دید که در آن با شمارش معکوس «۵… ۴… ۳… ۲… ۱…، شلیک!» به هوا بلند شد. صبح روز بعد موقع از خواب بیدار‌شدن، با این شمردن خود را وادار به بلند‌شدن از تخت‌خواب کرد. در این اتفاق ساده و به‌ظاهر احمقانه، او به قانون ۵ ثانیه پی برد و به‌مرور زندگی‌اش را زیر‌و‌رو کرد.

مل رابینز که اکنون قانون پنج ثانیه را با عموم مردم مطرح کرده است، این قانون را این‌گونه تعریف می‌کند: «اگر برای رسیدن به هدفی قصد کردید کاری را انجام دهید، باید به‌صورت فیزیکی و سریع اقدام کنید؛ در‌غیر‌این‌صورت، مغزتان آن ایده را نابود خواهد کرد و آن را اشتباه یا غیرضروری جلوه خواهد داد.»

به سه دلیل، شمردن معکوس از پنج تا یک، می‌تواند چنین کارایی‌هایی برایتان داشته باشد:

  • شمردن به‌مرور باعث افزایش شجاعت انجام کار و کاهش ترس از اقدام می‌شود.
  • تقریبا «بهترین زمان» انجام کار هیچ‌وقت نمی‌رسد؛ پس بهتر است هر‌چه‌سریع‌تر انجامش دهیم.
  • قانون پنج ثانیه کمک می‌کند تا بر احساساتتان غلبه کنید؛ تکنیکی که «مداخله‌ی روان‌شناسانه» نامیده می‌شود.

اگر عادت کرده‌اید که به خودتان و به بقیه بگویید «خوبم»؛ در‌حالی‌که از وضعیت زندگی‌تان راضی نیستید، این قانون مخصوص شما است: «۵… ۴… ۳… ۲… ۱… برو!»

بخشی از کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید»

قانون پنج ثانیه چیست؟ اصل مفهوم قانون پنج ثانیه از‌این‌قرار است: «لحظه‌ای که می‌خواهید کاری را هم‌سو با اهدافتان انجام دهید، به‌صورت معکوس از پنج تا یک شروع به شمارش و به‌شکل فیزیکی حرکت کنید؛ وگرنه مغزتان مانع اقدامتان خواهد شد.» وقتی به‌صورت معکوس می‌شمارید، به‌شکل روانی در ذهنتان دنده را عوض خواهید کرد. شما تفکرات پیش‌فرضتان را قطع و کاری می‌کنید که روان‌شناسان آن را کنترل ابزار نام‌گذاری کرده‌اند. شمارش حواستان را از بهانه‌ها پرت می‌کند و ذهنتان را به حرکت در جهتی جدید معطوف خواهد کرد. وقتی به‌جای توقف برای فکرکردن به‌صورت فیزیکی حرکت می‌کنید، ذهنتان را با خود هماهنگ خواهید کرد.

این لحظات پنج‌ثانیه‌ای برای تغییر را می‌توانید برای بیدار‌شدن به‌موقع استفاده کنید. با کمک این قانون، می‌توانید بهانه‌هایتان برای بیشتر خوابیدن را کنار بگذارید و جلو موانع ذهنی‌تان را بگیرید؛ در‌نتیجه دیگر زنگ چرت‌زدن ساعت را فشار نخواهید داد و سرساعت از رخت‌خوابتان بیرون می‌آیید. اگر می‌دانید کاری باید انجام دهید تا اوضاعتات بهتر شود، از این قانون برای وادارکردن خود به انجام آن کار استفاده کنید. با کمک قانون پنج ثانیه، می‌توانید به باشگاه ورزشی بروید، مصرف الکل و سیگار را ترک کنید، با همسرتان خوش‌اخلاقی باشید، وزنتان را کم کنید، جلو اتلاف وقت خود را بگیرید، درس بخوانید و بهتر کار کنید.

مل رابینز در خلاصه‌ی کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید» بر این باور است که برای رسیدن به موفقیت در زندگی، بهتر است انگیزه را فراموش کنید. او می‌گوید در لحظه‌ای که وقت ابراز خودمان است، احساس باانگیزه‌بودن نخواهیم کرد. در‌واقع در این لحظه، حس‌وحال هیچ کاری را نداریم. حالا اگر می‌خواهید زندگی خود را بهبود ببخشید، باید از این قانون بهره ببرید تا شروع به حرکت کنید. اجازه دهید بیشتر شما را با عملکرد و وظیفه‌ی مغز آشنا کنیم. وظیفه‌ی اصلی مغز حفاظت از شما است و تمام تلاشش را می‌کند تا شما را از هر درد و رنج احتمالی باز دارد.

فرض کنید هدفتان رفتن به باشگاه و رسیدن به اندامی زیبا و متناسب است. زمانی‌که صبح از خواب بیدار می‌شوید و قصد دارید به باشگاه بروید، صدایی در وجودتان شنیده می‌شود که می‌گوید: «امروز خسته‌ام و حس خوبی ندارم. از فردا شروع به ورزش می‌کنم»؛ به‌همین‌دلیل، فکر باشگاه رفتن از ذهن ما بیرون می‌آید. به همین راحتی مغز می‌تواند ما را منصرف کند. این اتفاق را در دیگر جنبه‌های زندگی‌تان مانند یادگیری مهارت جدید، کسب‌و‌کار، تحصیل و فروش نیز مشاهده خواهید کرد.

درحقیقت، مغزتان تمام تلاشش را می‌کند تا شما را از انجام کارهای سخت منصرف کند و شما را در حالتی قرار می‌دهد که کمترین انرژی را صرف کنید. پس این انتظار بیهوده را نداشته باشید که بالاخره روزی از خواب بیدار شوید و بدون معطلی به باشگاه بروید. حالا که انگیزه به‌تنهایی کافی نیست، می‌توانید با ترفندی ساده روند پیش‌فرض مغز را عوض کنید.

مل رابینز ابزار مفیدی در کتاب «قانون ۵ ثانیه؛ زندگی، کار و اعتمادبه‌نفستان را با شجاعت هرروزه دگرگون کنید» معرفی می‌‌کند که در همه‌ی‌ زمینه‌های زندگی کاربرد دارد. قانون پنج ثانیه در هر لحظه از زندگی روزمره، مواجهه با دشواری، قطعیت‌نداشتن و ترس، بهبود وضعیت سلامت، افزایش بهره­‌وری و مقابله با تأخیر­کاری می‌‌تواند مؤثر واقع شود.

حدودا همه‌ی ما در زندگی این دروغ را باور کرده‌ایم که برای ایجاد تغییر، باید احساس آمادگی کنیم. ما این دروغ را باور کرده‌ایم که بالاخره در مرحله‌ای از زندگی اعتمادبه‌نفس کافی به‌دست می‌آوریم و شجاعت به‌خرج می‌دهیم. خیلی از مردم ایده‌های فوق‌العاده‌ای دارند؛ اما فکر می‌کنند آنچه کم دارند، انگیزه است؛ اما این‌طور نیست. واقعیت مهم درباره‌ی انسان‌ها این است که طراحی نشده‌ایم تا کارهای سخت و ناراحت‌کننده یا ترسناک انجام دهیم. مغزمان به‌گونه‌ای طراحی شده است که از ما در‌برابر آن دسته از کارها محافظت کند؛ چون تلاش می‌کند ما را زنده نگه دارد.

پس اگر می‌خواهید کارهایی انجام دهید که همیشه می‌خواستید و تغییراتی در زندگی‌تان ایجاد کنید، باید سراغ انجام کارهایی بروید که منابع مورد‌نیاز را برای انجامشان ندارید، درباره‌شان مطمئن نیستید، سخت و ترسناک‌ و بسیار ناممکن هستند. همین باعث می‌شود مشکلی جدید برای همه‌ی ما به‌وجود بیاید، اینکه هیچ‌وقت حوصله‌ی انجامش را ندارید. شما فقط هنگام انجام کارهای آسان احساس انگیزه می‌کنید و هنگام مواجهه با کارهای مهم و سخت‌تر احساس ترس دارید؛ اما چرا؟ چون مغز ما به‌گونه‌ای طراحی شده است که به هر قیمتی جلو ما را بگیرد تا کاری انجام ندهیم که امکان داشته باشد آسیب ببینیم. مغز ما این کار را با به‌شک‌انداختن ما انجام می‌دهد.

مل رابینز در کتاب قانون پنج ثانیه، به شجاع‌شدن و بیرون‌رفتن از منطقه‌‌ی راحتی کمک می‌‌کند. روش‌هایی برای استفاده از قانون پنج ثانیه وجود دارد. برای مثال، می‌توانید به خودتان فشار بیاورید تا در محل کار تأثیرگذارتر و سازنده‌تر باشید، از منطقه‌ی‌ راحتی‌تان خارج شوید، در شبکه‌‌سازی کاراتر باشید، خودتان بر احساساتتان نظارت کنید، اعضای تیم را مدیریت کنید، با آن‌ها در تعامل باشید، در آن‌ها انگیزه به‌وجود آورید و تشویقشان کنید.

هر روز در زندگی با شرایطی همچون سختی و بلاتکلیفی و ترس مواجه می‌شویم. زندگی به شجاعت نیاز دارد و این دقیقا همان چیزی است که قانون پنج ثانیه به کشف آن کمک می­‌کند و شجاعتی برای تبدیل‌شدن به بهترین شخصی که می­‌توانید باشید، به شما هدیه می‌دهد. مل رابینز در جایی از کتاب می‌گوید: «امروز از قانون پنج ثانیه استفاده کردم که شروع کسب‌وکار پرتره‌های اسب و سوارکار را اعلام کنم. سال‌ها بود که می‌خواستم این کار را انجام دهم؛ اما فقط مانع خودم می‌شدم. بی‌صبرانه منتظرم و حالا چیزی دارم که به‌خاطرش دیگر آن دکمه‌ی تکرار زنگ را نزنم.»

همه‌ی ما سزاوار این هستیم که آن‌قدر هیجان‌‌زده از خواب بیدار شویم که نخواهیم مثل بسیاری از انسان‌ها «آن دکمه‌ی تکرار ساعت را بزنیم». اگر در فکر پرشی مثل این‌گونه افراد هستید، حواستان باشد که درباره‌ی مطرح‌کردن این سؤال از خودتان کاملا آگاه باشید. باید از خودتان این سؤال دلی را بکنید که «آیا آماده‌ام به کاری جدید متعهد شوم؟» و از مطرح‌کردن سؤالی مانند «آیا حس می‌کنم برای متعهدشدن به این کار آماده‌ام؟» اجتناب کنید. وقتی به سؤال «آیا آماده‌ام به این کار متعهد شوم؟» پاسخ مثبت دهید، باید از این قانون استفاده کنید که آن هُل آخر را بدهید.

حتی وقتی آماده باشید و واقعا انجامش دهید، حس خوبی نخواهید داشت. از تاد در استرالیا بپرسید. تاد از خیلی وقت پیش می‌دانست دقیقا چه آرزویی در سر دارد: تربیت‌بدنی. او همیشه رؤیای تدریس آن و داشتن کسب‌و‌کار آموزش شخصی‌اش را داشت. در دبیرستان، تاد می‌دانست می‌خواهد در تربیت‌بدنی تحصیل کند؛ اما والدینش گفتند: «وای نه! نمی‌تونی چنین کاری کنی!». آن‌ها به او فشار آوردند که به‌جای تربیت‌بدنی به‌دنبال رشته‌ای «حرفه‌ای» برود. چهار سال بعد، تاد در برنامه‌ی دو‌رشته‌ای بین حقوق و کسب‌و‌کار سال آخری بود. دلش هیچ‌‌وقت با این کار نبود. به‌قول خودش در ایمیلی که به من داد، آن «صدای آرام» همیشه در پس سرش «در سکوت» طنین‌انداز می‌شد: چرا در این رشته ماند؟

قانون پنج ثانیه را زمانی ایجاد کردم که همه‌چیز در زندگی‌ام داشت از هم می‌پاشید. وقتی می‌گویم همه‌چیز، منظورم همه‌چیز است: زندگی زناشویی، اوضاع مالی، مسیر شغلی و عزت‌نفسم همگی در‌معرض خطر بود. مشکلم آن‌‎قدر بزرگ به‌نظر می‌رسید که هر روز صبح بیرون‌آمدن از رختخواب برایم دشوار‌ شده بود. در‌واقع، این‌چنین بود که قانون پنج ثانیه شروع شد. من این قانون را اختراع کردم تا عادتِ زدن دکمه‌ی «چرت» (Snooze) ساعت را ترک کنم. 

زمانی‌که چندین سال قبل برای بار اول از این قانون استفاده کردم، به‌نظر خودم مسخره آمد. آن زمان نمی‌دانستم تکنیک فراشناختی قدرتمندی ابداع کرده‌ام که همه‌چیز را در زندگی و کار و احساس هویتم تغییر خواهد داد. اتفاقاتی که از زمان کشف قانون پنج ثانیه برایم افتاده و قدرت این تصمیمات پنج‌ثانیه‌‌ای باور نکردنی است. من نه‌تنها بیدار شدم؛ بلکه زندگی‌ام را هم متحول کردم.

از این ابزار برای کنترل و بهبود همه‌چیز استفاده کرده‌ام؛ از اعتمادبه‌نفس گرفته تا گردش مالی و از ازدواج تا مسیر شغلی و از بهره‌وری گرفته تا تربیت فرزندان. من از چک برگشتی به چک‌‌های هفت‌رقمی و از دعوا با شوهرم به جشن‌گرفتن به‌مناسبت بیستمین سالگرد ازدواجمان رسیده‌ام. دلهره‌ی خودم را مداوا و دو کسب‌وکار کوچک راه‌اندازی کردم و فروختم، به تیم‌های CNN و مجله‌ی موفقیت پیوستم و حالا هم یکی از پُرکارترین سخنرانان دنیا هستم. تاکنون، هیچ‌گاه تا این حد احساس شادی و آزادی نکرده‌ام. بدون این قانون هیچ‌یک از این کارها را نمی‌توانستم انجام دهم. قانون پنج ثانیه همه‌چیز را تنها با آموختن یک چیز به من تغییر داده است: «چطور تغییر کنم».

درباره‌ی ناشر و نویسنده‌ی کتاب

مل رابینز (Mel Robbins) فارغ‌التحصیل دانشگاه دارتموث و گوینده‌ی انگیزشی کسب‌وکار و مفسر موفق رادیو و تلویزیون است. از سخنرانی او در برنامه تِدایکس دربار‌ه‌ی اینکه «چگونه درجازدنِ خود را متوقف کنید؟» بیش از ده‌میلیون بار بازدید شده است. مل رابینز قبل از راه‌اندازی شرکت، حرفه‌اش را به‌عنوان وکیل‌مدافع جنایی آغاز کرد. او اکنون رهبر برنامه‌های چندساله‌ی آموزشی برای جانسون اند جانسون و پارتنرز هِلث‌کِر است. افزون‌براین، رابینز نویسنده‌ی کتاب پرفروش «از اینکه بگویید من خوبم، دست بردارید» است.

کتاب قانون پنج ثانیه با عنوان انگلیسی «The 5 seconds rule» سال ۲۰۱۷ منتشر شد. در ایران نیز، انتشارات نوین این کتاب را با ترجمه‌ی افشین چایچی نصرتی روانه‌ی بازار نشر کرده است.

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات